سهراب سپهری ارتباط فرهنگ و شهر را چنین می سراید :
« اهل کاشانم
نسبم شاید برسد به گیاهی در هند، به سفالینه ای از
خاک «سیلک» و …
اهل کاشانم اما
شهر من کاشان نیست
شهر من گم شده است
من با تاب ، من با تب
خانه ای در طرف دیگر شهر ساخته ام »
چه عواملی سبب شده است که در شهر احساس تعلق ، هویت و رضایت نکنیم و در گوشۀ تنهایی خویش خانه ای بسازیم ؟
« در این کوچه هایی که تاریک هستند
من از حاصل ضرب تردید و کبریت می ترسم
من از سطح سیمانی قرن می ترسم
بیا تا نترسم من از شهرهایی که خاک سیاشان چراگاه جرثقیل است
مرا باز کن مثل یک در به روی هبوط گلابی در این عصر معراج پولاد
مرا خواب کن زیر یک شاخه دور از شب اصطکاک فلزات »
شاید مأمنی که سهراب سپهری در عصر مدرنیسم جستجو می کند ، مؤلفه های گم شدۀ عاطفی و انسانی فرهنگ باشد.
قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و قانون شوراهای اسلامی نیز برآنند که فرهنگ هدف است و دیگر عوامل از جمله اقتصاد ابزاری برای ارتقاء این هدف به شمار می آیند. توجه به بندهای قانون شوراهای اسلامی کشور مشخص می کند که از اصلی ترین وظایف شورا ها توجه به مسائل فرهنگی شهر و برنامه ریزی فرهنگی است.
بقیه در ادامه مطلب...
برچسبـهـ ـا : فرهنگ شهری چیست
✘ادامهـ مطلبـ✘
♥ نوشته شده در سه شنبه ۱۳۹۲/۰۵/۲۲ ساعت توسط مهندس حجت بختیاری - شهرستان کوهسرخ :
